نسبت اندیشه های علامه طباطبائی با علوم اجتماعی مدرن
نشست «علوم اجتماعی بومی؛ ممکن یا ناممکن» فردا سه شنبه 22 آبان ساعت 15 الی 18 در سالن ارشاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار می گردد. در این نشست، نسبت آراء و اندیشه های علامه طباطبائی با علوم اجتماعی مدرن بررسی می شود.
از آغاز مواجهۀ غیرغربی ها با علوم اجتماعی مدرن که حاصل پویایی های زیست و اندیشۀ غربی است، پرسش های مهمی در ذهن متفکران غیرغربی جوانه زد. یک دسته از این پرسش ها، پرسش از نسبت این علم اجتماعی با جوامع غیرغربی است. آیا علم اجتماعی که در غرب تولید شده آنقدر فراگیر و غیرزمینه مند هست که بتواند در جغرافیاهای دیگر نیز آموخته شود؟ آیا علمی که در غرب تولید شده می تواند مسائل غیرغرب را بررسی و احیاناً حل کند؟ این پرسش ها فقط مختص اندیشمندان غیرغربی هم نیست، گروه های دیگری نیز با این مسئله به شیوۀ خود مواجه شده اند. به عنوان مثال، برخی اندیشمندان فمنیست که معتقدند زیست و تفکر زنانه از اساس با زیست و تفکر مردانه تفاوت دارد، نظریه های علوم اجتماعی را بدین دلیل طرد می کنند که نظریه هایی ساخته پرداختۀ مردان هستند فلذا نه جهان زنانه را معنا می کنند و نه می توانند برای مسائل زنان راه حل داشته باشند.
ما ایرانی ها نیز با این پرسش ها هم از منظر تاریخ و هم از منظر فرهنگ متفاوت خود مواجه هستیم. آیا علوم اجتماعی غربی می تواند در جامعه ای با مختصات کاملاً متفاوت آموخته، ترویج و به کار بسته شود؟ به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی، که آرمان هایی متضاد با آرمان های حاکم بر غرب سرمایه دار سکولار دارد، این مسئله بیشتر برجسته شد و ترویج دانش اجتماعی بومی که دارای ویژگی های ایرانی و اسلامی باشد مورد تأکید قرار گرفت. و تا امروز نیز تلاش های زیادی در این عرصه صورت گرفته است.
اما دانش اجتماعی ایرانی و اسلامی، مثل هر دانش اجتماعی دیگری، نیازمند مبانی و مفهوم پردازی های فلسفی است که خود را در قالب اصطلاحاتی چون انسان شناسی، هستی شناسی، و معرفت¬شناسی نشان می دهد. به عبارت دیگر، دیدن جهان و انسان و معرفت به گونه ای متفاوت است که علم اجتماعی متفاوتی حاصل می کند. به همین دلیل پرسش از اندیشه های مبنایی علامه طباطبائی، نسبت آن با علوم اجتماعی مدرن، و امکان حصول به دانش اجتماعی بومی که یارای فراگیر شدن و تبدیل شدن به پارادایمی رقیب برای علوم اجتماعی مدرن داشته باشد، به عنوان نقطه تمرکز نشستی انتخاب شد که دغدغه اش امکان و چگونگی امکان علم اجتماعی بومی است. انتخاب علامه طباطبائی از آن جهت بوده که غنای مفهوم پردازی در اندیشه های ایشان محققانی را قادر ساخته با پرسش علم اجتماعی بومی به آثار او رجوه کنند.
در این نشست دکتر محمود تقی زادۀ داوری بحث مشارکت علامه طباطبائی در دانش اجتماعی را مطرح می کند. دکتر محمد جواد اسماعیلی، برنامه پژوهشی علامه را شرح می دهند و سیرۀ علمی ایشان را به عنوان نمونۀ آرمانی یک استاد خوب بررسی می کنند. دکتر مهدی سلطانی، امکان علم اجتماعی را از منظر حکمت متعالیه و با تأکید بر اندیشه های علامه به بحث می گذارند و دکتر ابوالفضل مرشدی نیز اعتباریات علامه را به مثابه شرایط امکان علوم اجتماعی جدید طرح می نمایند.
حضور دانش پژوهان دغدغه مند در این نشست گرامی داشته می شود.
نظر شما :