سخنرانی ریاست محترم دانشکده علوم اجتماعی
درباره وضعیت سیاستگذاری اجتماعی در ایران در دو بعد میتوان سخن گفت: به عنوان یک حوزه آکادمیک و به عنوان حوزهای از اقدام. در بعد اول، سیاستگذاری اجتماعی حوزهای بینرشتهای است که به نسبت سایر رشتهها نوپا به شمار میرود. البته از نوپایی این رشته در جهان زمان زیادی گذشته و به دوره جوانی و میانسالی رسیده است، اما در ایران هنوز در ابتدای راه خود قرار دارد. با مرور وضعیت شاخصهای یک حوزه علمی، از جمله معیار تولیدات آن حوزه در قالب کتابها و نشریات علمی، پایاننامه ها و همچنین وجود و فعالیت نهادهای تخصصی علمی و رشته های تخصصی وضعیت بهینهای مشاهده نمیشود. برای مثال، ادبیات بومی بسیار کمی در این زمینه در دسترس است و ترجمههای پراکنده موجود هم گامهای ابتدایی در رفتن بهسوی تولید ادبیات بومی سیاستگذاری اجتماعی است. در میان فصلنامهها و مجلات اگر چه عناوین مربوط و نزدیک به حوزه سیاستگذاری اجتماعی مانند رفاه اجتماعی به چشم میخورد، اما با ورود به محتوا مشاهده میشود که بخش زیادی از مطالب آنها به معنای دقیق کلمه مرتبط با سیاست اجتماعی نیست. همچنین، بررسی عناوین پایایان نامههای گروههای آموزشی نزدیک به سیاست اجتماعی در دانشگاههای کشور (که مباحث رفاه اجتماعی را دنبال میکنند) نشان میدهد که پایاننامهها و حتی رسالههای خروجی گروههای ذیربط هنوز هویت مستقل و خاص خود را پیدا نکردهاند و برخی از آنها نسخههای دست دوم از موضوعات رشتههای دیگر بوده، به لحاظ روش کمّی زده و دارای فاصله از مسائل سیاستگذاری اجتماعی در جامعه ایرانی هستند.
نهادهای تخصصی مانند انجمنهای علمی و بهطور مثال انجمن رفاه اجتماعی کشور نیز نوپا هستند. اگرچه چندسالی از فعالیت آن میگذرد و خوشبختانه به حوزههای مربوط به سیاستگذاری اجتماعی ورود کرده است، ولی به آن سطح از فعالگرایی علمی بایسته و شایسته نرسیده است. در مورد رشته دانشگاهی نیز وضعیت به همین شکل است و هنوز رشتهای با عنوان سیاستگذاری اجتماعی در کشور دایر نگردیده است. البته گرایشهایی حول رفاه اجتماعی در دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری وجود دارد، اما محتوای دروس با وضعیت مطلوب فاصله دارد. لذا با بررسی شاخصهای این حوزۀ علمی از آموزش، پژوهش، نشریات و نهادهای تخصصی آن متوجه نوپایی آن میشویم. با این حال، نشانههای مثبتی برای امیدواری به آینده وجود دارد زیرا خوشبختانه آگاهی در این باره در حال شکلگیری است و حتی در رساله ها و پایاننامههای رشتههای دیگر مانند جامعهشناسی، مطالعات زنان و ...، گرایشهایی به سمت سیاست اجتماعی و وجوه نظری و کاربردی آن وجود دارد ضمن اینکه اساتید، فارغ التحصیلان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی حوزه رفاه اجتماعی نیز هماکنون دستاندرکار تولید محتوا در این حوزه هستند که این امر نشاندهندۀ آینده روشن سیاستگذاری اجتماعی است.
در بررسی نظام رفاهی و سیاستگذاری اجتماعی در ایران میتوان آن را به دو بخش تقسیم کرد: در مقام عمل و در مقام نظر. شواهد موجود حاکی از آن است که شکافی بین این دو عرصه وجود دارد. نظام تصمیمگیری در کشور هنوز به این نتیجه روشن نرسیده است که در حوزه سیاستگذاری اجتماعی چه گفتمان منسجمی را میخواهد در پیش بگیرد. با وجود این، آنچه که در قانون اساسی آمده است بهگونهای واضح و روشن یک الگوی فراگیر، جامع و حقمحور از سیاست اجتماعی را ترسیم میکند. از سوی دیگر، در مقام عمل بعد از انقلاب اسلامی، بهصورت پاندولی و نوسانی عمل شده است، تضادهای بین رویکردهای گروههای مختلف وجود داشته و در مجموع شاهد «عقبنشینی از آرمانهای اجتماعی قانون اساسی» بودهایم، درحالیکه دستور کار سیاستگذاری اجتماعی باید پیشبرد این آرمانها باشد. بخشی از این مسئله به ضعف حوزه نظری بر میگردد که نتوانسته نقش لازم را ایفا کند، ضمن اینکه بخش عمل نیز با نوسانات خود، از نظر پیشی گرفته و نقصها و تعارضاتی در این زمینه وجود دارد. برای این بلاتکلیفی در مقام نظر و مقام عمل باید چارهای اندیشیده شود. بلاتکلیفی در مقام نظر باعث شده که برداشتهایی از سوسیالیسم اسلامی تا لیبرالیسم اسلامی به قانون اساسی منتسب گردد. در مقام عمل نیز این بلاتکلیفی از یک طرف منجر به سوسیالیستیخواندن هر ابتکاری میشود که تحت عنوان سیاست اجتماعی طراحی و اجرا میگردد و در آن سو، پوپولیستیشدن سیاستهای اجتماعی را با خود به ارمغان میآورد. از این رو، ضرورت تعیین تکلیف نظام سیاستگذاری اجتماعی در بالاترین سطوح نظام وجود دارد.
«اولین همایش سیاستگذاری اجتماعی در ایران» در این بستر و با هدف پر کردن برخی از خلأهای فوقالذکر از خلال کمک به شکلگیری یک گفتمان منسجم سیاستگذاری اجتماعی در خدمت آرمانهای اجتماعی از طریق ایجاد پیوند بین نظر و عمل برگزار میشود. هرچند انتظار نمیرود یک همایش همه شکافها و خلأها را پر کند، اما برگزاری این همایش میتواند گامی مؤثر در جهت پرداختن به مسائل بومی این حوزه باشد. در قالب این همایش می توان از منظر مسائل بومی رفت و برگشتی با مبانی نظری این حوزه برقرار کرد. نقد و واکاوی تجربههای سیاستگذاری در بستر ایران از دیگر دستورکارهای جدی همایش حاضر است، همچنان که تقویت هویت رشتهای در میان مجموعه کسانی که در کشور در این حوزه فعال هستند میتواند از کارکردهای دیگر این همایش به شمار آید.
در راستای بازخورد یافتن دستاوردهای همایش سیاستگذاری اجتماعی در ایران در وجوه عملیاتی سیاستگذاری اجتماعی در کشور را تلاش شده است در این همایش به صورت تقاضامحور عمل شود. برای این منظور، مسائل اجتماعی پیش روی دستگاههای مختلف با مشورت آنها بررسی شده و دغدغههای آنها بهعنوان محورهای همایش اعلام گردیده است. همچنین، مدیران و کارشناسانارشد دستگاههای ذیربط بهعنوان مشارکتکننده در پنلهای همایش حضور خواهند داشت و مسائل آن دستگاهها با مشارکت جامعه علمی کشور مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد و فرآوردههای همایش در نهایت به عنوان توصیههای سیاستی به دستگاهها بازتاب داده میشود.
در شرایط کنونی ضرورت برجستهسازی حوزه سیاستگذاری اجتماعی در ارتباط با منشور شهروندی (که در دستور کار دولت قرار دارد) احساس میشود. یکی از اجزای حیاتی شهروندی، «شهروندی اجتماعی» است که در کنار شهروندی مدنی، شهروندی سیاسی و شهروندی فرهنگی قرار میگیرد. این وجه برجسته در همایش مورد بررسی قرار گرفته و انتظار میرود دولت در پی این اقدام مثبت با اتخاذ رویکرد جدیتر، منسجمتر، پایهای و پایدار به سیاست اجتماعی، زمینه تحقق شهروندی اجتماعی و مؤلفههای آن را فراهم کند.
در پایان، شایان ذکر است که بیش از 250 چکیده مقاله از طریق فراخوان به دبیرخانه همایش واصل گردید که براساس نظر اعضای محترم کمیته علمی همایش و داوران گرامی، حدود 90 چکیده برای ارسال اصل مقاله برگزیده شد. در مجموع، تعداد 55 مقاله کامل به دبیرخانه ارسال گردید که مقالات برگزیده در کنار برخی مقالات سفارشی در قالب پنلهای تخصصی همایش ارائه خواهد شد. در اینجا لازم است از کلیه افراد و نهادهایی که در برگزاری این همایش به انواع مختلف نقشداشتهاند، به ویژه اعضای محترم کمیته علمی و کمیته اجرایی، داوران ارجمند، نمایندگان دستگاههای همکار و دانشجویان عزیز تشکر نماییم.
نظر شما :