برگزاری کرسی ترویجی
کرسی ترویجی سرکار خانم دکتر میترا عظیمی، عضو گروه برنامهریزی اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع اثرات نااطمینانی تورمی بر ساختار مالی شهرداری و پیامدهای آن در مدیریت شهری از دیدگاه نهادگرایی (مطالعه موردی: شهرداری تهران) در تاریخ 27/10/1395 ساعت 12- 14 با حضور دکتر انتظاری به عنوان مدیر جلسه، دکتر مراد راهداری و دکتر علی خاکساری به عنوان ناقدان کرسی و نیز جمعی از دانشجویان در محل سالن ارشاد تشکیل شد.
در ابتدا دکتر عظیمی اظهار داشتند، یکی از مشکلاتی که همواره سیاستگذاران و مدیران شهری با آن مواجهاند، محدودیت منابع جهت مرتفع ساختن نیازهای شهر و شهروندان میباشد. از این رو، مشاهده می شود که سیاست تأمین مالی شهرداریهای کشور بطور عمده بر کسب درآمدهای بیشتر که اغلب از نوع درآمدهای ناپایدار و ناسالم هستند، متمرکز شده و بتدریج ساختار درآمدی آنها را به سمت ناپایداری سوق داده است. به همین رو، بازنگری در نحوه تأمین مالی شهرداریها به امری ضروری در برنامههای مدیران شهری بدل شده تا ضمن شناسایی عوامل ایجاد ناپایداری، راهکارهایی را جهت رفع آن بیابند. یکی از عوامل اثرگذار بر ناپایداری ساختار درآمدی شهرداریها، نااطمینانی تورمی میباشد. این عامل، علاوه بر اینکه از توان مالی حقیقی شهرداری میکاهد، موجب انحراف تصمیمات شهرداری و دیگر نهادهای همکار در زمینه پسانداز و سرمایهگذاری، کاهش نرخ بازگشت سرمایه، کاهش کارایی در تخصیص منابع ، کاهش سطح فعالیتهای واقعی در اقتصاد شهر، کاهش افق زمانی تصمیمگیری مدیران شهری و در نهایت موجب افزایش هزینه مبادله میشود. از این رو در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و نیز مطالعه کتابخانهای، ابتدا مفاهیم و مبانی نظری پیرامون نااطمینانی تورمی استخراج گردید. سپس برای به دست آوردن شاخص نااطمینانی نرخ تورم، از روش ناهمسانی واریانس خودرگرسیونی عمومی(EGARCH) استفاده شد تا با اتکا به آن وجود این عامل در ساختار درآمدی شهرداری (بطور نمونه: شهرداری تهران) برای بازه زمانی 1380 -92 و اثرات آن بر ناپایدارسازی نظام درآمدی بررسی شود. در ادامه، بمنظور تبیین اثرات نااطمینانی تورمی بر نحوه مدیریت شهری، با دیدگاه نهادگرایی از چارچوب نظری اقتصاد هزینه مبادله بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد، در فاصله سالهای یاد شده، نااطمینانی تورمی نقش عمدهای در ناپایداری ساختار مالی شهرداری تهران داشته است و همچنین این عامل با افزایش هزینههای مبادله، بدنه مدیریت شهری را با اختلال در تدوین و اجرای برنامهها، گرایش به تدوین برنامههای کوتاه و میان مدت، عدم رغبت بخش خصوصی به مشارکت با شهرداری، افزایش ریسک فعالیتهای اقتصادی شهرداری و در نهایت ایجاد فضای بیاعتمادی در شهروندان نسبت به مدیریت شهری، مواجه ساخته است.
پس از ارائه پیشنهادات توسط خانم دکتر عظیمی، دکتر راهداری و خاکساری هر یک به طرح دیدگاه های خود پرداختند و پس از پاسخگویی دکتر عظیمی به سوالات مطرح شده، پرسش و پاسخ دانشجویی نیز برگزار گردید.
نظر شما :